⭕️داستان جالب
?مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد.
رئیس هیئت مدیره مصاحبه اش کرد و تمیز کردن زمینش رو -به عنوان نمونه کار- دید و گفت: شما استخدام شدید، آدرس ایمیلتان را بدهید تا فرمهای مربوطه را برای شما بفرستم تا پر کنید و همینطور تاریخی که باید کار را شروع کنید.
?مرد جواب داد: اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!
رئیس هیئت مدیره گفت: متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارید و کسی که وجود خارجی ندارد، شغل هم نمیتواند داشته باشد.
?مرد در کمال نومیدی آنجا راترک کرد. نمیدانست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کند. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی برود و یک صندوق 10 کیلویی گوجهفرنگی بخرد. بعد خانه به خانه گشت و گوجهفرنگیها رافروخت. در کمتر از دو ساعت، تونست سرمایه اش را دو برابر کند. این عمل را سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خانه برگشت. مرد فهمید میتواند به این طریق زندگی اش را بگذراند و شروع کرد به این که هر روز زودتر برود و دیرتر برگردد خانه. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یک گاری خرید، بعد یک کامیون و به زودی ناوگان خودش را در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت.
?5 سال بعد، مرد تبدیل به یکی از بزرگترین خردهفروشان امریکاشده بود. شروع کرد تا برای آیندهی خانوادهش برنامهربزی کند و تصمیم گرفت بیمهی عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی را انتخاب کرد. وقتی صحبتشان به نتیجه رسید، نمایندهی بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید.
?مرد جواب داد: من ایمیل ندارم.
?نمایندهی بیمه با کنجکاوی پرسید: شما ایمیل ندارید، ولی با این حال توانستید یک امپراتوری در شغل خودتان به وجود بیاورید. میتوانید فکر کنید به کجاها میرسیدید اگر یک ایمیل هم داشتید؟
مرد برای مدتی فکر کرد و گفت: آره! احتمالاً میشدم یک آبدارچی در شرکت مایکروسافت.
?امیرالمومنین(علیه السلام):
پیروزی با دوراندیشی و اراده پایدار بدست می آید
?میزان الحکمه جلد 3 صفحه 54
آخرین نظرات