تفسیر ایات سوره قصص(۵ تا ۸)
ابتدا آیات 5 و 6 از سوره قصص :
«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»، «وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ»
ترجمه این آیات چنین است: «و ما اراده کرده ایم بر کسانی که در زمین ضعیف و فرودست شده اند، منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارثان [زمین] کنیم»، «و به آنان در زمین، قدرت و تمکن بخشیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، نشان دهیم.»
گفتیم که حضرت موسی مامور شد به سراغ فرعون برود و او را از ظلم و ستم به قوم بنیاسرائیل باز دارد. زیرا فرعون آن قوم را به ذلّت و بردگی گرفته بود و به بهانههای مختلف مردان آنها را میکشت و زنانشان را به کنیزی میگرفت.
این آیات میفرماید: فرعون گمان میکرد همواره بر مَسند قدرت باقی می ماند و آنچه را که بخواهد، می تواند انجام میدهد. او نمیدانست اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که مستکبران را در همین دنیا به خاک ذلّت بنشاند و آنان را که زیردست و ذلیل شمرده میشدند، به قدرت رسانده و بر آنها حاکم گرداند.فرعون و وزیرش هامان، همواره از ترس اینکه بنی اسرائیل قیام کرده و حکومت آنها را سرنگون کنند، آنها را مورد سختترین آزارها و شکنجه ها قرار میدادند و جوانان پرشور و انقلابی را میکشتند. اما آنچه فرعون و فرعونیان از آن میترسیدند، با خواست و اراده الهی به سرشان آمد، بنیاسرائیل به رهبری حضرت موسی بر آنها غلبه یافتند و وارثان کاخ ها و ثروت های انبوه آنان شدند.البته اراده خداوند، بی دلیل و منطق نیست. اگر ملتی بخواهد از سلطه ظالمان رهایی یابد و در این راه حرکت و اقدام کند، خداوند آن را یاری کرده و بر ظالمان پیروز میگرداند. این سنت قطعی خداوند در طول تاریخ بوده است که سرنوشت هر امتی را اعمال و رفتار آنها تعیین میکند و تا امتها خودشان اراده نکنند، تغییری در سرنوشت آنها ایجاد نخواهد شد.بر اساس روایات اسلامی، در آخرالزمان حضرت مهدی(عج) از نسل پیامبر اسلام ظهور میکند و ستمگران و ظالمان را مغلوب و مستضعفان را به قدرت میرساند تا عدل و داد در شرق و غرب جهان حکمفرما شود.
از این آیات میآموزیم:
۱. خواست و اراده خداوند این است که حکومت ستمگران و ظالمان برچیده شود و مظلومان و مستضعفان به قدرت برسند.
2. حکومتهای خودکامه، نیروهای کارآمد را به ضعف و زبونی میکشند تا بتوانند به راحتی بر ملتها مسلّط شوند.
3. آینده جهان از آنِ مظلومان و مستضعفان است و این بشارتی است که خداوند به آنان داده تا با امید به آینده، برای رسیدن به آن تلاش و پایداری کنند. 4. قدرتهای طغیانگر و ستمکار علاوه بر عذاب اخروی، در همین دنیا نیز از قهر الهی در امان نیستند و به دست مؤمنان خوار و ذلیل می شوند.
آیات 7 و 8 از سوره قصص :«وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ»، «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ».
ترجمه این آیات چنین است:«و ما به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده، پس هرگاه [از جانب فرعونیان] بر او بیمناک شدی، او را [در صندوقی گذاشته و] به دریا بیفکن و [از این فرمان] نترس و [از دوری او] غمگین مباش که ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران قرار میدهیم»، «پس فرعونیان او را [از آب] برگرفتند، تا سرانجام، [موسی] دشمن و مایه اندوهشان گردد. همانان فرعون و هامان و سپاهیانشان خطاکار بودند.»این آیات که ماجرای تولد حضرت موسی و حوادث پس از آن را نقل میکند، نمونهای است از سنت قطعی خداوند مبنی بر پیروزی مستضعفان بر مستکبران، که در آیات قبلی آمد.کاهنان به فرعون خبر داده بودند که امسال نوزادی در میان بنی اسرائیل به دنیا میآید که در آینده بساط حکومت تو را بر میچیند. به همین لحاظ فرعون دستور داد هر نوزاد پسری که از بنی اسرائیل متولد میشود، به قتل برسانند و به هیچ کس رحم نکنند. هنگامی که موسی متولد شد، خداوند به مادرش الهام کرد که او را شیر دهد، آنگاه او را در صندوقی گذارده و به رود نیل بیفکند که خداوند حافظ اوست. مادر نیز طبق دستور الهی کودک را در صندقی گذارده و به آب افکند. اما همچنان اندوهناک و نگران سرنوشت نوزادش بود.از سوی دیگر، فرعون و همسرش که بر ساحل رود نیل و کنار قصر حکومتی نشسته بودند، صندوقی را دیدند که بر آب روان است. فرعون دستور داد که صندوق را از آب بگیرند. وقتی آن را گشودند، با نوزادی زیبا روبرو شدند که نمیدانستند با آن چه کنند. از یک سو خودِ فرعون دستور داده بود که نوزادان پسر بنی اسرائیل کشته شوند و مشخص بود که این نوزاد از بنی اسرائیل است که برای نجات از قتل، آن را به دریا انداختهاند. از سوی دیگر، فرعون پسر نداشت و همسرش آسیه میخواست که این نوزاد را به فرزندی بگیرد.اما بالاتر از اینها اراده خداوند بود که مادر موسی را راضی کرد که نوزادش را به آب بیندازد و همسر فرعون را نیز چنان عاشق نوزاد کرد که مانع کشتن او شود. بدین ترتیب، موسی در خانه دشمنش فرعون، در مکانی امن و بی خطر پرورش یافت تا در آینده حکومت ظالم و فاسد فرعونی را براندازد.
از این آیات میآموزیم:
۱. در بنبستها، خداوند بهترین حامی و هدایت کننده مؤمنان است و راه چاره و رهایی از مشکل را نشان می دهد.
2. نزول امدادهای غیبی، منافاتی با بهره گیری از امکانات مادی ندارد. هم باید باتوجه به امکاناتی که دراختیار ماست، به وظایفمان عمل کنیم و هم باید به خداوند توکل نماییم. (چنانکه مادر موسی فرزندش را شیر داد و در صندوق گذارد و به خدا توکل نمود.)
3. گرچه حکمت و فلسفه بسیاری از دستورات الهی را نمیدانیم، اما در اجرای دستورات خدا کوتاهی نکنیم، زیرا یقیناً در دستورهای الهی اسراری نهفته است و هیچ حکم خدا بی حکمت نیست. (مثل دستور خداوند به مادر موسی که فرزندش را به دریا بیندازد که خیلی زود حکمت آن روشن شد.)
آخرین نظرات