🔴 جواب کوبنده ی شاعر با بصیرت کرمانی محمد معاذاللهی در جواب شعر هتاکانه حامد حسینخانی نسبت به مداح اهلبیت دکتر حاج میثم مطیعی بخاطر مداحی حماسی ایشان در مراسم نماز عید فطر🔴
‼️⚠️انتشار واجب⚠️‼️
شعر آنست که در بند حقیقت باشد
مرد آنست که همدرد رعیت باشد
باغ تاریخ علف هرز فراوان دیده
مثل تو شاعر دربار هزاران دیده
تو ادیبی؟ ادبت را ز که آموخته ای؟
لب گشودی به اهانت… ز کجا سوخته ای؟
قلمت بوی ریا،بوی تملق دارد
به گدای دم دربار تعلق دارد
آنکه در مقتل بر پایی حق خون داده
دست این مرد خدا ترس تریبون داده
لب گشودیم که از درد سخن ساز کنیم
مشت آلوده ی امثال تو را باز کنیم
رای مردم نبُوَد رای به نیرنگ مدام
بحث ما رای حلال است نه آراء حرام
رای آنکس که به بیراهه تشرف دارد
بوی دنیا زدگی ، ترس ، تخلف دارد
گفتن از درد خلایق نه خجالت دارد
اینهمه وعده و نیرنگ فضاحت دارد
او که هی گفت ضعیفیم و حقیر، امّید است؟
نور یک شعله ی کبریت کجا خورشید است؟
او که با قافیه ی ترس ردیفی دارد
بهر تسلیم شدن طبع ” ظریفی ” دارد
او که دلداده ی شیطان شده ، تسخیر شده
ضعف تدبیر و کلیدش چه جهانگیر شده
چشم بر سابقه ی مفتضحش بگشایید
بی کفایت تر از او هست اگر… بنمایید
لب فرو بند که تزویر ثمر داشته است
جز به امثال تو برجام ضرر داشته است
چشم بگشا و ببین ثروت ما را بردند
اهل برجام شرف، عزت ما را بردند
تا کنون پای کدام عهد نشسته شیطان؟
غیر تحریم چه شد عائد ما تا الآن؟
این سند لکه ننگی است که ایران دارد
مهر و امضای دلیران نه حقیران دارد
بذر نیرنگ در این عهد که بر بار نشست
جام برجام زمین خورد و ترک خورد و شکست
عجب این نیست نبینی، که ز حق دور شدی
بسکه در برف سرت بوده کنون کور شدی
میوه ی وعده و نیرنگ بگندد آخِر
دست بردار از این مدح سلاطین، شاعر
شعر یک معجز پاکست مکن صرف ریا
مثلا شاعری ای مرد مشو شکل گدا
درد را از گلوی شعر به فریادآور
گر نداری جگر شیر نکن قصد سفر
خبرت نیست که با وعده دلت نرم شده
با صدای شجریان سرتان گرم شده
تا نبینی که چه با هستی مردم کردند
پشت پرده چه ستم ها که به مردم کردند
از من این پند شنو از سر ایمان و وفا
قبل از آنی که شود دیر سر عقل بیا
شاعر: محمد معاذالهی پور
آخرین نظرات